سینمای جهانویژه‌ها

سینمای ملل: بوتان

نکات برگزیده مطلب
  • نویسنده: محمد رنجی

«سینما، یک زبان جهانی‌ست.»؛ جمله‌ای که از بدو وجود این هنر و تثبیت آن در جایگاه هنر هفتم تا به امروز بارها از زبان اشخاص مختلف و به اشکال گوناگون شنیده شده و اهمیت این امر را می‌رساند که این هنر منحصر به کشور و ملیت خاصی نیست. لازم به گفتن نیست که مطالعۀ تاریخ سینما هم این مهم را به دفعات ثابت کرده است. لذا بررسی سینمای کشورهای گوناگون، نه تنها این هنر را از انحصار خارج می‌کند، بلکه جهان را نیز با زبان و فرهنگ آن کشورها آشنا می‌کند. در جهان امروز، حدود ۲۰۰ کشور به رسمیت شناخته شده و نشده وجود دارد که تعداد بسیاری از آن‌ها هنوز سینمای مخصوص به خود را ندارند؛ اما کشور بوتان از این قضیه مستثناست.

بوتان کشوری آسیایی و با آب‌وهوای نیمه‌گرمسیری‌ست که تقریباً بر روی اراضی کوهستانی قرار دارد و دارای مرز مشترک با دو کشور بزرگ چین (از شمال) و هندوستان (از جنوب) است. این کشور از سمت شمال با ناحیۀ تبت در چین و با فاصلۀ زیادی از سمت غرب نیز با کشور نپال ارتباط دارد. پس طبیعی‌ست که فرهنگی تلفیقی از سه کشور نام‌برده داشته باشد و مهم‌ترین شاخصۀ آن، حضور «بودیسم» به عنوان مذهب رسمی این کشور است. نوع حکومت بوتان، پادشاهی‌ست و زبان رسمی آن، دِزونگخا نام دارد.

سال ۲۰۰۰ نقطۀ آغازی برای سینمای بوتان بود؛ زمانی که فیلم جام (The Cup)  به کارگردانی کینتسی نوربو (Khyentse Norbu) برای نخستین بار به عنوان نمایندۀ این کشور به هفتاد و دومین دورۀ جوایز آکادمی اسکار معرفی شد و با این که به جمع پنج نامزد جایزۀ بهترین فیلم خارجی راه نیافت اما باعث شد نگاه‌ها به سمت سینمای بوتان جلب شود. کینتسی نوربو از شاخص‌ترین کارگردان‌های بوتان است که تاکنون پنج فیلم بلند در کارنامۀ خود دارد که سه تای آن‌ها متعلق به همین کشور است. او در واقع، یک لاما –  استاد معنوی بودیسم – است و به همین خاطر آثار او به طور قابل توجهی عناصر بودایی دارند و حول محور موضوعات مذهبی از این دست می‌گردند. دو فیلم دیگر بوتانی او مسافران و جادوگران (Travellers and Magicians) و هما هما: هنگامی که صبر کردم برایم آوازی بخوان (Hema Hema: Sing Me A Song While I Wait) هستند که هر دو مورد تحسین منتقدان جشنواره‌های مختلفی قرار گرفته‌اند. نوربو هم‌چنین کتاب‌های زیادی در باب این موضوعات نیز نوشته است.

بیش‌تر فیلم‌های بوتانی عناصر مشترکی دارند. با این که در تیمفو – پایتخت بوتان – زندگی شهرنشینی وجود دارد، اما جریان قصۀ تقریباً تمامی آثار شاخص بوتانی در روستاهای آن می‌گذرد. روستانشینی، بودیسم، تقابل مدرنیته و زندگی سنتی، اختلافات نسل قدیم و جدید و نمایش فقر از جمله موضوعات مشترک آثار سینمای بوتان است. در بعضی از این فیلم‌ها، عناصری مربوط به دنیای غرب نیز وجود دارد که حاکی از تأکید بر تقابل یا درهم‌آمیختگی زندگی مدرن با زندگی سنتی و نقش غرب در شکل‌گیری شکاف بین دو نسل است؛ این امر در دو فیلم جام و لونانا: غژگاوی در کلاس درس بیش‌تر دیده می‌شود؛ در هر دو فیلم به شکل واضحی از نوشابۀ کوکاکولا به عنوان نمادی برای این امر استفاده می‌شود و یا بین نسل جدید و قدیم صحبتی پیش می‌آید که افراد نسل عقب‌تر از آن موضوع اطلاعی ندارند و در نتیجه نسل بعدتر خود را درک نمی‌کنند. موضوع شاخص دیگری که در آثار کارگردانان بوتانی حس می‌شود، تلاش آن‌ها برای معرفی این کشور به مخاطبان ناآشناست. این امر نیز با نشان دادن اموری مانند آیین و رسوم بودایی، خواندن سرود ملی و تقدیر از پادشاهی یا نماهای طبیعت بکر و روستایی بوتان انجام شده است.

دربارۀ سبک و محتوای فیلم‌های سینمای بوتان باید گفت چیزی که آن را نسبت به آثار دیگر کشورها متمایز کرده، محدود به وجود عناصر و شمایل مذهبی و سنتی می‌شود و فارغ از این موضوع چیز جدیدتری نسبت به آثار دیگر کشورها ندارد. بیشتر آثار بر تزریق حس و حال خوب به مخاطب تمرکز دارد و تم کلی فیلم‌ها به نوعی تقلیدی ساده از دیگر آثار سینمای جهان است. این موضوع ممکن است بنا بر سلیقۀ مخاطب گاه باعث جذب مخاطب به واسطۀ حس آشناپنداری او با آثاری که در گذشته دیده بشود یا این که تأثیر عکس بگذارد.

اما سینمای بوتان زمانی اهمیت پیدا می‌کند که در سال ۲۰۲۲، فیلم لونانا: غژگاوی در کلاس درس (Lunana: A Yak in the Classroom) به کارگردانی پاوو چوینینگ دورجی (Pawo Choyning Dorji) به جمع پنج نامزد بهترین فیلم خارجی‌ نود و چهارمین دورۀ جوایز آکادمی اسکار راه می‌یابد. ساخت این فیلم که نخستین اثر بلند کارگردان است به سال ۲۰۱۹  باز می‌گردد و دو بار برای دو سال متوالی به آکادمی اسکار معرفی شده که سال نخست (نود و سومین دوره) رد شده و در سال بعد به جمع نامزدها راه پیدا می‌کند. ویژگی متفاوتی که این فیلم با آثار قبلی بوتانی دارد، آشنایی تدریجی مخاطب با ساختار سنتی این کشور است. به این صورت که ابتدای فیلم در تیمفو می‌گذرد؛ جایی که زندگی شهرنشینی جریان دارد و سپس داستان فیلم طوری ادامه پیدا می‌کند که باقی فیلم در روستایی دورافتاده به نام لونانا سپری می‌شود. کاسته شدن از حجم عناصر مذهبی در عین حفظ نمایش سبک و سیاق زندگی سنتی نیز از دیگر وجوه تمایز این اثر با آثار گذشته است. این فیلم کمی هم نگاه انتقادی به سنت‌های خرافی این کشور دارد.

بیان این نکات در حالی‌ست که در تیمفو، پایتخت بوتان، تنها دو سالن سینما وجود دارد. فیلم لونانا با اختلاف زمانی دو سال راهی جشنواره‌های خارجی می‌شود. در لیست عوامل سازندۀ فیلم‌های این کشور، نام‌های خارجی زیادی به چشم می‌خورد که همۀ این‌ها نشان از این دارد که برای تبدیل سینما به یک صنعت رشدیافته در بوتان، هنوز راه درازی در پیش است. اما این‌که بوتان سینمای مخصوص به خود را داراست و در مسیر رشد قرار دارد، انکارنشدنی است.

از دیگر آثار شاخص سینمای بوتان می‌توان فیلم‌های فالوس سرخ (The Red Phallus) و عسل‌دهنده میان سگ‌ها (Honeygiver Among the Dogs) را نام برد.

نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا